ایران هسته ای

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ ایران هسته ای خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

سخنان وزیر درباره فیلتر شبکه‌های اجتماعی

 

 

 وزیر دادگستری گفت: برخی شبکه‌های اجتماعی سلامت اخلاقی خانواده‌ها را به مخاطره انداخته‌اند.

مصطفی پورمحمدی عصرامروز(18دی)، درسازمان ملی استاندارد درجمع خبرنگاران اظهار کرد: در خصوص برخی شبکه‌های اجتماعی از جمله لاین، وایبرو واتس آپ شکایت‌های زیادی به قوه قضاییه رسیده است.

وی خاطر نشان کرد: برخی از این شبکه‌ها سلامت اخلاقی خانواده‌ها را به مخاطره انداخته و به نوعی دردسرساز شده‌اند.

پورمحمدی افزود: وظیفه قوه قضاییه این است که به طور جدی با هرآنچه سلامت اخلاقی و روانی اعضای خانواده را تحت شعاع قرار می‌دهد مقابله و برخورد کند.

وی ادامه داد: دولت تلاش دارد تا آنجایی که می‌تواند با کنترل فنی و فیلترینگ‌های هوشمند از ادامه فعالیت این شبکه‌ها ممانعت نکند اما این اقدام تا زمانی صورت می‌گیرد که این شبکه‌های اجتماعی از لحاظ اخلاقی به تهدید تبدیل نشوند.

این مسئول ابراز کرد: اگر نتوانیم به طور هوشمند از گسترش بخش‌های ناسالم این شبکه‌ها جلوگیری کنیم طبعاً در نهایت ناچار می‌شویم که اصل شبکه‌ها را با محدودیت مواجه کنیم.

وزیردادگستری در پایان گفت: این موضوع در حال بررسی بین قوه قضاییه و مجریه است و نتیجه نهایی آن اعلام خواهد شد.

[ ]

پشت پرده کاهش قیمت نفت لو رفت

 

یک نشریه آمریکایی ناخواسته از توطئه کاخ سفید و ریاض برای کاهش قیمت نفت پرده برداشت.
 نشریه آمریکایی فارین افرز نوشت: با وضعیت بد "ملک عبدالله"، سعودی زمان اشتباهی را برای جنگ نفتی انتخاب کرده است.
 
یک نشریه آمریکایی با اشاره به مشکلات متعدد عربستان از جمله بیماری پادشاه، می‌افزاید: ادامه سیاست فعلی عربستان برای کاهش قیمت نفت با توجه به مشکلات کنونی اشتباه است.
 
این نشریه آمریکایی در مقاله ای با عنوان نمایشنامه نفت سعودی...چرا عربستان به کاهش قیمت نفت ادامه می دهد؟ ناخواسته از توطئه کاخ سفید و ریاض برای کاهش قیمت نفت پرده برداشت و ضمن اشاره به بیماری "عبدالله بن عبدالعزیز" پادشاه عربستان به سیاست فعلی این کشور در کاهش قیمت نفت پرداخت.
 
فارین افرز نوشت: دوشنبه (۱۵ دی) داعش به مرز عربستان حمله کرد و یک ژنرال سعودی و دو نگهبان از گارد مرزی در این حمله کشته شدند.این اولین هجوم علیه عربستان از زمان تشکیلات ائتلاف جهانی علیه داعش بود.
 
موضوع وخامت وضعیت سلامتی پادشاه عربستان که در بیمارستان بستری شده است و از التهاب ریوی حاد رنج می برد ، بحث و سوال های بسیاری را به راه انداخته است.
 
از سوی دیگر قیمت هر بشکه نفت برای اولین بار از سال ۲۰۰۹ به ۵۰ دلار رسید و همه چشم های به سمت عربستان سعودی به عنوان کشوری که ۷۳ درصد از منابع زیرزمینی نفت را در اختیار دارد ، دوخته شد تا شاید با کم کردن تولیدش بهای نفت کمی بهبود یابد اما عربستان نپذیرفت.
 
مشکل است که باور کنیم عربستان نتایج ژئو سیاسی این قمارش را نداند. کاهش قیمت نفت به معنای درآمد کمتر برای کشورهای دارای نفت مانند ایران و روسیه است. عربستان امید دارد به این وسیله، بر ایران به خاطر برنامه هسته ای و برخی سیاست هایش درمنطقه فشار بیاورد و از سوی دیگر بر سیاست روسیه در اوکراین نیز تاثیر بگذارد.
 
فارین افرز اذعان کرد: اما این اقدامات سعودی باعث کوتاه آمدن ایران و یا روسیه نشد بلکه دقیقا نتیجه بالعکس داد. ایران حمایت هایش را از سوریه شدت بخشید و "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه این فرصت را غنیمت شمرد و آمریکا را دخیل در اوضاع نابسان اقتصادی کشور اعلام کرد و به این وسیله حمایت ملی بیشتری برای خود به دست آورد و به هیچ وجه قصد عقب نشینی از اوکراین ندارد.
 
این نشریه سپس با ادامه کاهش نفت ، برای عربستان در سال ۲۰۱۴ خسارت ۸۹ میلیارد دلاری پیش بینی کرد که احتمالا این کشور را در بودجه دچار مشکل خواهد کرد.
 
نشریه آمریکایی فارین افرز نوشت: با وضعیت وخیم ملک عبدالله، رقابت بر سر قدرت و پادشاهی، فشارهای داخلی، درگیری در یمن به عنوان همسایه عربستان، تهدیدات داعش و غیره، عربستان زمان عجیبی را برای اقدام فعلی ژئوسیاسی خود در جهان نفت انتخاب کرده است.
[ جمعه 19 دی 1393برچسب:پشت پرده کاهش قیمت نفت ,قیمت نفت , ] [ 23:31 ] [ علیرضا ]
[ ]

خبر خوش طلایی برای فرهنگیان بازنشسته

 

علی اصغر فانی در پاسخ به این پرسش « آیا بیمه طلایی برای فرهنگیان بازنشسته نیز برقرار شده است» اظهار داشت: بله. بیمه طلایی با همان خدماتی که برای فرهنگیان شاغل در جریان است برای فرهنگیان بازنشسته نیز برقرار شده است.
 
وی در پاسخ به این پرسش « سازمان بازرسی برای بررسی روند اجرای سند تحول بنیادین در وزارت آموزش و پرورش مستقر شده است» گفت:‌جلسه‌ای را با سازمان بازرسی در این زمینه نداشتیم اما این سازمان برای بررسی روند فعالیت و اجرای سند تحول بنیادین در وزارت آموزش و پرورش مستقر شده است.
 
وزیر آموزش‌وپرورش بیان کرد:‌نقشه راه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در مراحل پایانی قرار داشته و ویرایش سوم آن تهیه و در دست بررسی است که تلاش می‌کنیم تا پایان سال و شاید هم زودتر آن را اجرایی کنیم.
 
فانی درخصوص رتبه بندی معلمان بیان کرد:‌رتبه بندی معلمان تا پایان امسال به مجلس شورای اسلامی تقدیم می‌شود که با تصویب آن انگیزه معلمان و مهارت‌های حرفه‌ای آنها نیز افزایش می‌یابد.

[ ]

نشانه‌های سرطان روی زبان

 

 زخم‌هایی که روی زبان ایجاد می‌شوند بسیار مهم هستند و آنها را باید جدی گرفت این زخمها معمولا نشانه بروز سرطان زبان هستند.

مازیار میر دندانپزشک گفت: زخم‌هایی که روی زبان ایجاد می‌شود بسیار مهم هستند و آنها را باید جدی گرفت این زخمها معمولا نشانه بروز سرطان زبان هستند.

وی افزود: زخم زبانی سرطانی یکی از علل خشک شدن دهان محسوب می‌شود یکی از علل بیماری قند خشکی دهان است و بیمار باید قند خون را تحت کنترل قرار دهد.

وی افزود: هر نوع زخمی در بدن بیمار مبتلا به قند خون خوب نمی‌شود و این زخمها مداوم تعریف می‌شوند اگر هر قسمتی از بافت بدن تحریک شود باعث خطر افزایش حجم می‌شود ولی افزایش حجمها بدخیم نیستند.

[ جمعه 19 دی 1393برچسب:نشانه‌های سرطان روی زبان ,سرطان زبان , ] [ 23:23 ] [ علیرضا ]
[ ]

صداي «عمر مختار» خاموش شد

 

احمد رسول‌زاده هنرمند پيشكسوت هنر دوبله و دوبلور شخصيت «عمر مختار» درگذشت.

احمد رسول‌زاده از گويندگان قديمي و پيشكسوت ايران كه به مدت سه روز در بيمارستان ايرانمهر تهران بستري بود، صبح روز 19 دي‌ماه در سن 84 سالگي و به دليل ايست قلبي دار فاني را وداع گفت.
زنده‌ياد احمد رسول‌زاده طي چند سال اخير به دليل بيماري پاركينسون از شرايط جسماني مطلوبي برخوردار نبود و به همين دليل نتوانست به حضور تأثيرگذار و مستمر خود در عرصه دوبلاژ ايران ادامه دهد.
از دوبله‌هاي ماندگار اين هنرمند مي‌توان به صداي دايي‌جان سرهنگ در سريال «دايي‌جان ناپلئون» با بازي محمدعلي كشاورز اشاره كرد. همچنين يكي ديگر از صداهاي ماندگار او دوبله شخصيت «عمر مختار» با بازي آنتوني كوئين است.
گفتني است مراسم تشييع و خاكسپاري زنده‌ياد رسول‌زاده صبح روز يك‌شنبه 21 دي‌ماه، ساعت 9 صبح از مقابل مسجد بلال سازمان
صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران به سمت بهشت زهرا(س) برگزار مي‌شود.
زنده‌ياد رسول‌زاده مديريت دوبلاژ فيلم‌هايي چون «پدرخوانده»،
«بن هور» و «تابستان گرم طولاني» را برعهده داشت.
[ جمعه 19 دی 1393برچسب:صداي عمر مختار,عمر مختار,احمد رسول‌زاده, ] [ 23:15 ] [ علیرضا ]
[ ]

اسکیت سواری بین ۵۰۰۱ بادکنک

اسکیت سواری بین ۵۰۰۱ بادکنک

[ دو شنبه 15 دی 1393برچسب:اسکیت سواری بین ۵۰۰۱ بادکنک ,بادکنک, ] [ 1:58 ] [ علیرضا ]
[ ]

«لویی پاستور» در آزمایشگاه

 

شهرت لویی پاستور مدیون شناخت نقش باکتری‌ها در بروز بیماری و کشف واکسن ضد هاری است.
پاستور در سال 1881، واکسن سیاه‌زخم را برای علاج قطعی بیماری گوسفندان کشف کرد.همچنین عمل پاستوریزه‌کردن که مأخوذ از نام اوست، از ابداعات این دانشمند شهیر است.

علاوه بر سمت های علمی و استادی دانشگاه استراسبورگ، او همچنین از اعضای اصلی فرهنگستان فرانسه بود و مجلس، ماهانه 25000 دلار مقرری برای او تعیین کرده بود.

این شیمیدان فرانسوی ششم جولای 1885 در جریان تلاش برای ساخت واکسن ها، (واکسن) ضد هاری را که ساخته بود با موفقیت روی نوجوانی به نام ژوزف آزمایش کرد و راه برای پیشگیری از بیماریها هموار شد.

وی قبلا ابراز نظر کرده بود که باکتری تضعیف شده در آزمایشگاه، اگر به افراد تزریق شود در آنها در برابر آن بیماری مصونیت ایجاد خواهد کرد.سرانجام او در 28 سپتامبر 1895 درگذشت و در فرانسه به خاک سپرده شد. در تهران میدانی به یاد او "پاستور" نامگذاری شده است.
[ دو شنبه 15 دی 1393برچسب:«لویی پاستور» در آزمایشگاه ,پاستور,میدان پاستور, ] [ 1:32 ] [ علیرضا ]
[ ]

برنامه نود

 

برنامه نود

[ دو شنبه 15 دی 1393برچسب:برنامه نود, نودتایی ها, ] [ 1:21 ] [ علیرضا ]
[ ]

اتفاق جالب در والیبال زنان

اتفاق جالب در والیبال زنان

[ دو شنبه 15 دی 1393برچسب:اتفاق جالب در والیبال زنان ,والیبال زنان ,والیبال , ] [ 1:17 ] [ علیرضا ]
[ ]

17 خودروی مهم سال ۲۰۱۵

17 خودروی مهم سال ۲۰۱۵

[ دو شنبه 15 دی 1393برچسب:17 خودروی مهم سال ۲۰۱۵, برترین خودروها, ] [ 1:11 ] [ علیرضا ]
[ ]

چاقوکشی در طبقه هفتم پاساژ علاءالدین!

خبرنگار ما گزارش داد: تازه آنجا بود که فهمیدیم شهرداری قرار است آن شب کار پاساژ علاءالدین و تخلفاتش را یکسره کند. این را از اطلاعیه ای خطاب به کسبه هم که در شهرداری ناحیه پیدا کردیم، می شد فهمید «شهرداری منطقه صرفا قصد اجرای رای قطعی کمیسیون ماده صد نسبت به بناهای خلاف طبقه هفتم و منفی 3 را دارد و عملیات اجرایی ناظر بر طبقات دیگر نمی باشد» و درخواست همکاری در هنگام اجرای رای مذکور و خودداری از تجمع یا اقدامات مخل نظم عمومی، اما اینطور نشد.

معطلی ما در شهرداری برای اجرای حکم نزدیک 5 ساعت ادامه یافت و در این اثنا، رئیس مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری و معاون شهرسازی منطقه 11 درباره سابقه تخلفات علاءالدین و مبنای حکم کمیسیون ماده صد توضیح دادند. بعد هم کاورهای شبرنگی به رنگ قرمز با کارت هایی بین ما توزیع شد که روی آن کلمه «خبرنگار» نوشته شده بود و هشدار دادند بدون این کاورها و کارت ها، نه تنها نمی توانیم وارد پاساژ شویم، بلکه امکان دارد هر بلایی سرمان بیاید.

ساعت حدود 12 بود که در ماشین های جداگانه به ساختمان دیگر شهرداری در زیر پل حافظ، دو کوچه بالاتر از علاءالدین رفتیم و نیم ساعتی هم آنجا منتظر ماندیم. موقع عبور از جلوی پاساژ، نگاهی دزدانه انداختیم: جمعیتی پراکنده از 200 متر قبل از پاساژ تا 30 تیر در گروه های چند نفره ایستاده بودند و نیروی انتظامی هم در گروه های چند نفره آنها را می پایید. همان موقع ماشینی جلوی پاساژ ایستاد و چهار نفر «قلچماق» با قیافه هایی آماده دعوا از آن پیاده شدند. دو خط قرمز کمانی بر چهره پاساژ هم مثل جای زخم، در تاریکی شب به طور تهدیدآمیزی برق می زد، انگار علاءالدین به پشتگرمی غول هایی که نه از چراغ جادو، بلکه از پراید و پیکان و وانت دسته دسته بیرون می ریختند، هشدار می دهد «اگر جرات دارید به من نزدیک شوید». جرات داشتیم.

ساعت از 12 گذشته بود که پا به پای مدیرعامل شرکت شهربان و حریم بان راه افتادم و احسان شریفی در طول مسیر گفت که 4 اکیپ شهربان مستقر در منطقه 11 همه امشب در اجرای عملیات شرکت دارند و در خدمت شهردار منطقه و ناحیه به عنوان مسئولان عملیات هستند. او گفت که در مقطعی از زمان در حدود 6-5 ماه پیش، شهربان اکیپ های ثابتی را در محدوده علاءالدین مستقر کرد تا جلوی جابجایی مصالح و ساخت طبقه 7 را بگیرند و در آن زمان موضوع کنترل شد، اما بعد حاجی علاءالدین زدن ساز خودش را از سر گرفت.

جلوی پاساژ همهمه ای در گرفته بود. تک و توک ماشین هایی که از جمهوری می گذشتند، جلوی علاءالدین نیش ترمز می زدند تا ببینند این همه آدم دم پاساژ چه می کنند. یکی از افسران پلیس جلوی در ایستاده بود و تنها ماموران پلیس را یکی یکی وارد می کرد و دستش را حائل سینه افراد متفرقه ای می کرد که می خواستند لابه لای پلیس ها به داخل بروند. در حالی که از هر سو صدای داد و بیداد می شنیدیم که «دوربین و فیلمبردار و عکاس اینجا چیکار می کنه؟؟ این خانوما رو چرا آوردین؟» راهمان را به سختی از بین جمعیت باز کردیم و با فشار از در کوچک و لوزی شکل به داخل خزیدیم.

علاءالدین آن پاساژ نورانی و پرصدای همیشگی نبود. نورهای سفید رنگ آن را به بیمارستان و کسبه پریشان احوال را به بیمارانی رو به احتضار شبیه کرده بود. کرکره همه مغازه ها پایین کشیده شده بود. پشت آسانسور، سردار علیپور، فرمانده یگان حفاظت شهرداری که فرماندهی عملیات را بر عهده داشت، نیروهای انتظامی را جمع می کرد و دستوراتی می داد و بعد آنها را متفرق می کرد. پلیس ها که به شدت نگران امنیت ما بودند، تنها به صورت میلیمتری اجازه پیشروی به ما می دادند. صدای یکی از آنها را شنیدم که به ما اشاره کرد و به همکارش گفت «اینا هم کار سختی دارن ها!» اما مشاور قالیباف یکباره ما را از پلکان اضطراری تاریک و باریک که بوی تعفن مشمئز کننده ای می داد، به منفی 3 برد.

خاک و خل، شیشه های شکسته، پله برقی واژگون با پله های تلنبار شده زیر پلکان، آهک و گچ و مصالح دیگر، نایلون های ریز ریز شده، کپه ای از جعبه مدل های مختلف گوشی موبایل، قفسه ها و کمدهای واژگون شده، همه در منفی 3 پخش و پلا بود. درهای آهنی و زنگ زده واحدها نیمه باز بود و داخل آنچه تا چندی پیش مغازه های تعمیرات موبایل پاساژ علاءالدین بود، هیچ نبود جز یخچالی کوچک، یک لوله موکت، برچسب های ال سی دی موبایل و معدود وسایل قراضه و رها شده. بوی نا نشان می داد مدت هاست منفی 3 به این روز افتاده است. با دیدن تیغه های نازکی که جلوی برخی مغازه ها کشیده شده بود، تازه فهمیدم مصالح ساختمانی برای چه آنجا بود. کارکنان اجرای احکام آمدند.

40- 50 نفر کارگر فسفری پوش، با بیل و کلنگ و تیشه به صف شدند و بعد به سوی مغازه های تیغه پوش رفتند. کلنگ اول که به جان علاءالدین افتاد، دست ها با دوربین و گوشی موبایل بالا رفت؛ همه می خواستند این لحظه تاریخی را ثبت کنند: شاخ غول علاءالدین شکست.

تیغه ها که پایین آمد، پشت آن مغازه هایی نمایان شد پر از جنس. پیدا بود صاحبان امید داشته اند شهرداری از تخریب منصرف شود و بعد از مدتی که آب ها از آسیاب افتاد، بیایند و کار و کاسبی را از سر بگیرند. مغازه های دارای جنس پلمب شد. به طبقه 7 رفتیم.

بارها و بارها به علاءالدین آمده بودم، اما هیچ وقت در ساعات کاری، وقتی مغازه های شیک و پیک با اجناس پرزرق و برق و گرانقیمت باز بودند، دقت نکرده بودم که علاءالدین چقدر کثیف، ناایمن، زهوار در رفته و درب و داغون است و این نکته ای بود که وقتی داشتم از پله های شیب دار و باریک 10 طبقه را از منفی 3 تا 7 بالا می رفتم، به آن پی بردم. اما وقتی به آن بالا رسیدم، فهمیدم که این پاساژ بی ریخت و بدقواره تا چه اندازه کعبه آمال و کاخ آرزوهای عده ای فریب خورده و مال باخته است.

طبقه 7 پاساژ 90- 80 مغازه دارد، اما آن شب کسی از علاءالدین نرفته بود: کرکره ها را پایین کشیده و جلوی در مغازه خود روی زمین چمباتمه زده بودند. چهره ها مثل عزاداران، همه خشمگین و تحریک شده از کلاهی که علاءالدین به سرشان گذاشته بود. مرد جوانی با عضلات ورزیده چنان های های گریه می کرد که نفسش بالا نمی آمد. برایش آب قند آوردند، اما انگار هیچ قندی دیگر نمی توانست کام او را شیرین کند. یکی می گفت فلانی خانه پدری اش را فروخته و این مغازه را با هزار امید و آرزو خریده. گوینده خودش 800 میلیون پرداخته و در ازای آن، حتی یک کاغذ هم نگرفته بود. می گفت «قانون علاءالدین همین است. هیچ کس سند ندارد». دیگری می گفت «حاج آقا پول ما رو خورده و یه آبم روش، حالا خودش متواری شده. میگن شماله، ولی مگه کسی دستش بهش می رسه؟ به از ما بهترون وصله». جوانی دیگر کرکره ها را بالا کشیده و در میان قفسه های خالی مغازه اش موبایل به دست نشسته بود، گویا تلاش می کرد با داد زدن در وسیله ای که این پاساژ به بورس آن معروف است، کسی را متقاعد کند که از بدبخت شدنش جلوگیری کند.

در یک راهرو مشغول مصاحبه با مال باختگان بودیم که از راهروی دیگر صدای داد و بیداد بلند شد. نگذاشتند ما جلو برویم تا آسیبی نبینیم. اما از دور می شد دید که جمعیت می کوشد جلوی فرود آمدن کلنگ بر کرکره مغازه را بگیرد. تا بفهمیم کی به کی است، از راهروی دیگر صدای فریادهای «الله اکبر» در فضا پیچید. به آن سو دویدیم، اما درگیری شده بود و چاقوها پشت سر همکارمان از غلاف ها درآمده بود و از ما خواستند طبقه را ترک کنیم. در حالی که از ترس مثل گنجشک می لرزیدیم، جانمان را برداشتیم و فرار کردیم.

طبقه همکف این بار مثل دفعه قبل خالی نبود. چند کاسب با قیافه های ماتم زده جلوی مغازه های تعطیل نشسته بودند. یکی از آنها شاکی بود که تا همین چند ساعت پیش هم به آنها گفته شده تخریب نمی شود، اما یکباره هجوم آورده اند. می گفت نمی گذارند به مغازه اش در طبقه 7 برود و وسایلش را بردارد «یه میلیارد جنس تو مغازمه. 600-700 میلیون هم چک و سفته مردم. آخه من چه جوری سه روزه همه زندگی مو تخلیه می کردم؟! بعدم اینا حکم واسه تخریب دارن، حکم هم دارن که من توی مغازه م نرم؟!»

یکی دیگر می گوید «ما کاسب قدیمی علاءالدین هستیم و یک سال و نیم پیش که اینجا مغازه خریدیم، گفتند اگر اینجا نخری از پاساژ میندازیمت بیرون! ما با همین پول می تونستیم تو پاساژ روبرویی مغازه بخریم و بی دردسر کار کنیم، اما مالک گفت اگه اون پاساژ مغازه بخرین، نمیذاریم وایسین کاسبی کنین.»

آن یکی می گوید «کلی از مغازه دارها پول نزول کردن، طلا فروختن، خونه فروختن و یه میلیارد و خورده ای پول دادن و مغازه خریدن، اما الان همه بدبخت شدیم. 10 نفر دارن از هر کدوم از این مغازه ها نون می خورن.» کاسبی دیگر از شهرداری شاکی است که دیر به یاد تخلفات علاءالدین افتاده «شما هر جای تهرون 4 تا آجر از دیوار خونه ت برداری، شهرداری میاد سراغت. بعد چطور ممکنه یه طبقه تو پاساژی که لااقل 40 میلیون از ملت آدرسشو دارن، بسازن و شهرداری این همه وقت صداش درنیاد؟! چطور حالا یاد علاءالدین افتاده؟

اینجا دعوای دو تا قدرته و دودش این وسط فقط به چشم ما میره». می پرسم شکایت کرده اید، می گوید هیچ سند و مدرکی ندارم. می پرسم پس در ازای این همه پول، چه گرفته ای؟ نامه ای را نشانم می دهد که رئیس سازمان نظام مهندسی مهرماه امسال خطاب به مدیر کل معماری و ساختمان شهرداری نوشته و گفته «ادامه عملیات ساختمانی جهت مقاوم سازی و اجرای طبقات هفتم و هشتم که مجوز آن کسب گردیده ... بلامانع است».

از در تنگ علاءالدین بیرون می آییم. ساعت 2 بعد از نیمه شب است. هوای شب خنک، اما غبارآلود است. جلوی در پاساژ همچنان ازدحام و همهمه است و تا بعد از سی تیر هم ماشین و آدم ایستاده. ماشین که از جلوی پاساژ حرکت می کند، نگاه آخر را به علاءالدین می اندازم و به حاجی علاءالدین فکر می کنم که الان در شمال لابد دارد ریشش را می تراشد، چون گفته بود اگر توانستید تخریب کنید، این کار را می کنم. به مرد عضلانیی فکر می کنم که مثل بچه ها های های گریه می کرد. به کلنگی فکر می کنم که لابد هنوز دارد تیشه به ریشه آدم های فریب خورده و ورشکسته می زند و به خانه پدری ای فکر می کنم که فروخته شد تا علاءالدین کاخ آرزوهای پسر شود، اما.... شد؟

دوچرخه سواری باورنکردنی در کوهستان

دوچرخه سواری باورنکردنی در کوهستان

[ ]

اجسادی غرق درجواهر!

 

در سال 1578 میلادی در شهر رم مجموعه ای از هزاران قبر قدیمی وابسته به شهدای مسیحی کشف شد. در بین این اجساد، جسد های افراد مطرحی همچون سنت البرتوس ، سنت والریوس و سنت والنتین نیز یافت شد که بلافاصله به کلیسای کاتولیک فرستاده شد تا آثاری مقدسی که بدلیل تهاجم ها آسیب دیده بودند بازسازی گردند.







[ یک شنبه 14 دی 1393برچسب:اجسادی غرق درجواهر! ,جواهر, ] [ 23:30 ] [ علیرضا ]
[ ]

سقف قیمت دنا ۴۲ میلیون تومان شد

 

پس از یک ماه از مناقشه ایران خودرو و شورای رقابت بر سر قیمت‌گذاری دنا، در نهایت قیمت این خودرو به صورت رسمی و مکتوب از سوی مرکز ملی رقابت اعلام شد.

بر این اساس، قیمت دنا 42 میلیون تومان تعیین و به صورت رسمی از سوی مرکز ملی رقابت اعلام شد.

طبق اعلام مکتوب مرکز ملی رقابت، بر اساس دستورالعمل تنظیم قیمت خودروی دنا مصوب دویست و ششمین جلسه شورای رقابت مورخ 93/09/19، مرکز ملی رقابت نسبت به محاسبه قیمت خودروی دنا اقدام کرد. بر این اساس، سقف قیمت مصرف کننده خودروی دنا 42 تومان اعلام می‌شود.

شورای رقابت قبلاً قیمت دنا را 41 میلیون و 900 هزار تومان تعیین کرده بود که مسئولان ایران خودرو نسبت به این قیمت اعتراض کرده و خواستار تعیین قیمت 46 تا 48 میلیون تومانی برای دنا بودند.

در عین حال، با توجه به عدم ابلاغ قیمت دنا از سوی شورای رقابت به ایران خودرو، یکه زارع، مدیرعامل ایران خودرو در نامه‌ای به رئیس شورای رقابت خواستار ابلاغ رسمی قیمت این خودرو شد که در نهایت قیمت دنا با افزایش 100 هزار تومانی نسبت به قیمت قبلی تعیین شده و البته با این عنوان که این نرخ به عنوان سقف قیمت دنا محاسبه شده است، از سوی مرکز ملی رقابت به صورت رسمی اعلام شد.

مسئولان ایران خودرو قبلاً اعلام کرده بودند که تولید دنا با قیمت 42 میلیون تومان صرفه اقتصادی ندارد و در صورتی که شورای رقابت با قیمت‌گذاری بالاتر از 46 میلیون تومان برای دنا موافقت نکند، خط تولید این خودرو در ایران خودرو متوقف خواهد شد.

مناقشه بر سر تعیین قیمت دنا در حالی بین ایران خودرو و شورای رقابت بالا گرفته بود که معاون فروش و بازاریابی ایران خودرو نیز صبح امروز تغییر کرد.
[ یک شنبه 14 دی 1393برچسب:سقف قیمت دنا ۴۲ میلیون تومان شد , قیمت دنا , ] [ 23:28 ] [ علیرضا ]
[ ]

نفس‌ بنزين 400 توماني به شماره افتاد

 

حجم كل بنزين 400 توماني موجود در كارت‌هاي سوخت به 400 ميليون ليتر رسيد و همچنان مصرف آن داراي اعتبار است.

 بنزين 400 توماني موجود در كارت‌هاي سوخت رفته رفته به پايان مي‌رسد و حجم آن از 2 ميليارد و 400 ميليون ليتر در ابتداي اجراي گام دوم هدفمندسازي يارانه‌ها در ارديبهشت ماه سال جاري به حدود 400 ميليون ليتر رسيده است.
بيژن حاج محمدرضا، رئيس اتحاديه جايگاه‌داران سوخت با بيان اينكه همچنان موجودي بنزين 400 توماني كارت‌هاي سوخت معتبر است و هنوز تاريخي براي پايان زمان مصرف مجاز از اين فرآورده تعيين نشده و دستورالعملي صادر نشده است، خاطرنشان كرد: اينكه اين بنزين سهميه تا سال آينده نيز اعتبار داشته باشد هنوز مشخص نيست و به نظر سياستگذاران و تصميم گيران بستگي دارد.
[ یک شنبه 14 دی 1393برچسب:نفس‌ بنزين 400 توماني به شماره افتاد ,بنزين 400 توماني, ] [ 23:26 ] [ علیرضا ]
[ ]
صفحه قبل 1 ... 19 20 21 22 23 ... 110 صفحه بعد